معنی بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن, معنی بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن, معنی fkf، jاcj[l، fkfاcاj lcbj، (jtت) koxj, معنی اصطلاح بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن, معادل بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن, بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن چی میشه؟, بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن یعنی چی؟, بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن synonym, بمب، نارنجک، بمباران کردن، (نفت) مخزن definition,